وکیل وقف بندرعباس
اگر در خصوص مطلب وکیل وقف بندرعباس سوال یا نظری دارید میتوانید از پایین همین صفحه آن را ارسال نمایید.
وکیل اوقاف بندرعباس
در ابتدا می بایست تعریف کلی از وقف داشته تا بتوانیم بصورت جامع وکامل به تحلیل مبانی آن بپردازیم.
تعریف وقف
طبق ماده ۵۵ قانون مدنی وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.
حال وقف واقع میشود به ایجاب از طرف واقف چرا که واقف می بایست مالک مالی باشد که وقف میکند و در ضمن آن شخص دارای اهلیت نیز باشد.همچنین در اوقاف عامه که متولی معین نداشته باشد متولی وفق طبق نص صریح قانون (ماده ۸۱ قانون مدنی ) اداره موقوفه طبق نظر ولی فقیه خواهدبود. وکیل اوقاف در این مسیر به یاری شما می شتابد.
تولیت نیز به معنی اداره کردن امور موقوفه بوده که در ماده ۷۵ قانون مدنی به وضوح شرح داده شده است و امور موقوفه نیز شامل امور مختص به وقف و مال وقفی است بنابراین کسی که عهده دار تولیت است ، متولی نامیده میشود و این امر می تواند به وکیل اوقاف نیز واگذار گردد و همچنین واقف می تواند اداره کردن یا همان تولیت امور موقوفه را مادم الحیاه یا در مدت معینی برای خود قرار دهد و نیز میتواند متولی دیگری انتخاب نماید که مستقلا یا مجتمعا با خود واقف اداره کند .
هرگاه متولی برای تصدی تمام یا قسمتی از امور مربوط به موقوفی وکیلی انتخاب کند، وکیل مذکور باید توانایی انجام امور وکالت را داشته باشد، در صورتی که وکیلی از طرف متولی برای انجام تمام یا قسمتی از امور مربوط به موقوفه انتخاب شده به تشخیص سازمان اوقاف قادر به انجام امور موقوفه نباشد، مراتب کتبا به طریق اطمینان بخشی به متولی ابلاغ خواهد شد. نکاتی که در این مورد باید مدنظر داشته باشید به این شرح است :
هرگاه ظرف دو ماه برای متولیان مقیم ایران و چهار ماه برای متولیان مقیم خارج از کشور متولی اقدام به تغییر وکیل اوقاف ننماید، وکیل مذکور با ابلاغ سازمان اوقاف منعزل می شود و همچنین لازم به ذکر است که این حکم شامل وکلایی که قبلا نیز انتخاب شده اند خواهد شد و وکلای فوق الذکر از این قاعده مستثنی نیستند.
همچنین در زمانی که وکیل اوقاف با توجه به بروز اختلافات حاصل طرح دعوی را مطرح می نماید تصمیمات مرحله بدوی قسمت حقوقی تحقیق اوقاف، تا زمانی که حکم قطعی یا دستور موقت از مراجع قضایی بر فسخ یا جلوگیری از اجراء آنها صادر نشده است قابل اجراست.
در نهایت تصمیمات شعب تحقیق اوقاف بر اساس قوانین و مقررات اجرایی به وسیله ماموران اجرای اوقاف یا قوای انتظامی به مرحله اجرا گذاشته میشود ولیکن نکته ای که در خصوص آراء صادره از اوقاف میتوان بدان اشاره نمود چنین است که اشخاص ذینفع و یا وکلای اشخاص میتوانند نسبت به تصمیمات تجدید نظر تحقیق اوقاف و تصمیمات بدوی که مدت تجدید نظر آن منقضی گردیده است به دادگاه های عمومی مراجعه نمایند.
واقف (شخصی که وقف میکند) در بدو امر برای اداره امور موقوفه میتواند شخصی را منصوب نماید و امور مربوط به وقف را به او بسپارد که شخص فوق متولی یا وکیل اوقاف نام میگیرد و پس از اینکه متولی عهده دار امر تولیت گردید شخصی حق عزل او را ندارد، مگر اینکه در وقف نامه اختیار فوق به شخصی داده شده باشد.
فردی که به عنوان وکیل اوقاف انتخاب می شود می تواند یک فرد عادی یا فرد متخصص در زمینه اداره امور وقفی باشد یا حتی به طور تخصصی وکیل باشد. بدیهی است که افراد متخصص و آشنا و مسلط به عنوان امور وقفی از نظر حقوقی و … افراد واجد شرایط تری نسبت به سایر افراد می باشند.
متولی موقوفه موظف به انجام اموری است که واقف در اختیارات او نهاده است خواه وقف عام باشد یا خاص ولیکن در جوار امور فوق متولی و وکیل اوقاف در حکم امین نیز میباشند و می بایست حدود متعارف را نیز رعایت نمایند. درغیر این صورت با بروز ضرر و زیان وصف امین از وی ساقط میگردد. هم چنین لازم به ذکر است متولی یا وکیل اوقاف حق نقل و انتقال مال موقوفه را نداشته ولیکن منافع آن برای وی قابل استفاده میباشد.
در حقیقت وکیل اوقاف در اداره مال موقوفه و رسیدگی به اموال از همه جهات دارای وکالت می باشد و به هیچ عنوان وکالتی تحت عنوان فروش مال در اختیار ندارد. البته به طور کلی شایان ذکر است که مال موقوفه را نمی توان فروخت و اموال موقوفه غیر قابل معامله می باشند.
نظارت دولت در صورت عدم وجود وکیل اوقاف
به طور کلی دولت حق دخالت در امور وقفی را ندارد. وقف توسط واقف صورت گرفته است پس طبیعیتا فرد منتخب او نیز می باشد که صلاحیت اداره اموال موقوفه را خواهد داشت. نکاتی در این مورد شایان ذکر است که باید به آن توجه کنید :
درصورتی که متولی یا وکیل اوقاف از سوی واقف تعیین گردیده باشد (اعم از عام و خاص ) حکومت حق هیچگونه دخالتی در امور مرتبط با موقوفه را نخواهد داشت مگر اینکه فساد در امور متولی در نحوه اداره موقوفه پدیدار گردد.
در این صورت حاکم میتواند در امور فوق دخالت نماید و در دادگاه میزان تعدی و تفریط طبق مستندات طبق عملکرد وی و حدود و اختیارات او مورد بررسی قرار گیرد.
همچنین در اموری مدیریت و رسیدگی امور وقف عام فاقد متولی باشد این امر و نظارت به حاکم اسلامی واگذار شده است .
در هر صورت نظارت و ولایت حاکم در اداره امورات موقوفه عام، ولایتی در طول ولایت متولی و متاخر از آن به حساب می آید و ولایت حاکم مشروط به عدم تعیین متولی از سوی واقف است.
هرچند متولی پس از قبول تولیت، به عنوان شخصی مستقل و وکیل اوقاف امور موقوفه را اداره میکند ولیکن برای نظارت بر عملکرد هرچه بهتر وی به منظور عدم تخطی در اختیارات و پایبند بودن به تعهدات، نیازمند نظارت نهادی با ویژگی های تمام و کمال میباشد که فقط حکومت شایستگی عهده دار بودن این سمت را در خود می بیند و امور فوق الذکر نیازمند دخالت و نظارت حکومت می باشد.
شایان ذکر است دولت تا زمان رخداد تعدی و تفریط یا موری خارج از چهار چوب قواعد و قوانین حق دخالت مستقیم نخواهد داشت و فقط صلاحیت نظارت را بر عهده دارد. حالیه باتوجه به اینکه حکومت دخالت مستقیم نسبت به کلیه امور موقوفه را داراست نظارت اموال موقوفه در قلمرو ولایت میباشد که این موضوع مورد پذیرش برخی از فقها نمی باشد.
شرایط نحوه دخالت حاکم در امور موقوفه شامل مواردی میگردد که در ذیل به آن اشاره خواهد شد.
حاکم اسلامی حق برکناری متولی یا وکیل اوقاف را نخواهد داشت مگر اینکه عدم صلاحیت متولی یا وکیل اوقاف شرعا به اثبات برسد و وی در امور محوله تخطی نموده باش .
اگر حاکم نماینده یا وکیلی را برای اداره امور موقوفه تعیین نماید ولیکن وکیل اوقاف یا متولی تعیین شده از سوی وی فاقد صلاحیت باشد و نتواند مصالح عمومی را تامین نماید از سوی عدول مسلمین قابل برکناری می باشد.
واقف موقوفه میتواند اختیارات متولی یا وکیل اوقاف را تعیین نماید و حاکم حق تغییر حدود اختیارات را ندارد مگر همانطور که پیشتر گفته شد مصلحت یا عدم صلاحیت وی اثبات گردیده باشد.
پس از امور فوق میتوان چنان نتیجه گرفت که انجام امور موقوفه با تدابیر از سوی متولی و وکیل اوقاف قابل تامین و حل و فصل بوده و نیازی به دخالت حاکم ندارد مگر در شرایط پیشتر گفته شده که بدان اشاره گردید.
اهمیت وکیل اوقاف
نهاد وقف در جوامع گوناگون با نام های متفاوت و اشکال مختلف از دیرباز تاکنون وجود داشته است که بسیاری از افراد با به کارگیری اعمال خیرخواهانه و خدا پسندانه این سنت پسندیده که حضرت علی (ع) نیز در صدر این امر قرار دارد را رشد و گسترش داده اند و در برقراری هرچه بیشتر توسعه اقتصادی و برقراری عدالت اجتماعی به کار گرفته اند. اما حسن نیت برای اهدا اموال و وقف کاملا مافی نمی باشد و بسیار اهمیت دارد که اداره و نظارت بر مال موقوفه در بهترین حالت ممکن صورت بگیرد و به همین علت است که وکیل اوقاف برای اموال موقوفه انتخاب می شوند.
در حقیقت مال موقوفه تا زمانی که تلف شود در حالت وقف باقی خواهد ماند ولی بسیاری از افراد عمر کافی را برای اداره همیشگی اموال موقوفه خود نمی کنند. به همین علت است که وکیل اوقاف در این مورد اهمیت زیادی پیدا می کند که هم پس از مرگ واقف به اموال موقوفه رسیدگی ، کیفیت اداره آن را برسی و در صورت بروز مشکل آن را حل نماید.
امکان خرید و فروش مال موقوفه وجود ندارد و این مال غیر قابل معامله می باشد.
وقفی است که اختصاص به افراد خاصی داشته باشد. مثلا مالکی ملک خود را وقف میکند تا فرزندارن او از منافع مال بهره ببرند.